...هفتۀ 36 و به دنیا اومدن سلنا...
روز جمعه بقیۀ خریداتو مرتب کردیم روز قبلش خیلی خسته شده بودم، به خاطر همین باباجون گفت: من بیشتر استراحت کنم، منم وقت گذاشتم روی عکس گرفتن از خریدات مارک لباسات رو جدا کردم که تن نازت رو اذیت نکنن شنبه رفتم سر کار و بعدش هم کلاس بارداری، من از قبل انقباض داشتم، به دکترم میگفتم ولی اون همیشه میگفت: چیزی نیست، بماند که بعداً متوجه شدم با یه داروی ساده میتونسته انقباضام رو کنترل کنه بعد از کلاس یوگا انجام دادم که کاش انجام نمیدادم خستگی دو روز قبل و ورزش همه و همه باعث شد که شکمم بیشتر منقبض بشه بعد از کلاس هم خاله زهرا رو دیدیم، هفتۀ 40 رو به پایان رسونده بود ولی هنوز دختر نازش به دنیا...
نویسنده :
...مامی مریم...
11:48